یک چندصحبت ازمی ومعشوق می کنیم
سلام.به سپیدی شعرهای نیما.به صمیمیت واژه های فروغ
راستش را بخواهید.
.
.
.
دلم برایتان تنگ است!
آسمان سپیدشد سیاه شد گریه کرد هق هق کرد.
همچون من
سیاه شدم باریدم وموهایم.
دلم برایتان تنگ است چون نمی شناسمتان چون نمی شناسیدم!
اگربشناسیدیا می گریزیدو یا می گریزانید
مادرم هنوزتاصبح مثل ماه میدرخشدگونه های نازش
بالش من هم گاهی خیس.گاهی خیس تر.
ازچه بگویم غریبه های عزیزم!؟
بی کنایه بی تشبیه بی همنفس.بی نفس
فقط.
دلم برایتان تنگ است
دلم برایتان تنگ است
(ص ش رها) (فی البداهه)
دراین زمانه که شرط حیات نیرنگ است
دلم برای رفیقان بی ریا تنگ است
دلم ,تنگ ,برایتان ,بی ,های ,حالی ,برایتان تنگ ,دلم برایتان ,گاهی خیس ,تنگ است ,چون نمی
درباره این سایت